در کشورهایی که از نظر سیاسی هنوز به مرحله توسعه وارد نشده اند جامعه مدنی و یک دولت متکی برجامعه مدنی در آنها شکل نگرفته است، مسئله امنیت یکی از اصلی ترین موانع شکل گیری بسیج اجتماعی برای جنبش های اجتماعی است.
ترور جنبش روشنایی
جنبش روشنایی نام آشنایی برای مردم افغانستان و به صورت خاص قوم هزاره است. هدف از شکل گیری این جنبش مبارزه با قوم قرایی در افغانستان و تبعض علیه جمعیت هزاره بود که به بهانه تغییر مسیر برق ترکمنستان از بامیان به سالنگ آغاز شد اما به طور کلی مسئله تبعیض علیه جمعیت هزاره را در برگرفت. تظاهرات ها و تحصنهای این گروه با سخت گیری های بسیاری همراه بود به صورتی که دولت اشرف غنی حضور کارمندان دولت در این اعتراضات را نیز ممنوع اعلام کرده بود.
اما در گردهمایی 2 اسد رخداد دیگری در انتظار این گروه بود، در این روز تظاهرات جنبش روشنایی با حمله سه انتحاری رو به رو شد که به کشته شدن شدن بیش از 80 تن انجامید. به گفته مسولان امنیتی گروه داعش مسئولیت این حمله را پذیرفت. پس از این حمله اگرچه جنبش روشنایی تظاهرات مختلفی را در شهرهای اروپایی برگزار کرد اما در افغانستان به نوعی به پایان نقش آفرینی خود در قالب یک جنبش اعتراضی رسید و دیگر هیچ گاه نتوانست اقدام به بسیج اجتماعی کند.
امنیت مانعی در برابر بسیج اجتماعی
شرکت کنندگان در جنبش اجتماعی دریافتند که هزینه شرکت در این جنبش برای آنها میتواند بسیار گران و هم وزن با جان آنها باشد. از این رو مسئله امنیت و ناتوانی یا عدم تمایل نیروهای امنیتی برای تامین امنیت جنبش به یک مانع در برابر توانایی بسیج اجتماعی این جبنش تبدیل شد. در کشورهایی که از نظر سیاسی هنوز به مرحله توسعه وارد نشده اند جامعه مدنی و یک دولت متکی برجامعه مدنی در آنها شکل نگرفته است، مسئله امنیت یکی از اصلی ترین موانع شکل گیری بسیج اجتماعی برای جنبش های اجتماعی است.
افراد در هنگام عضویت در یک جنبش اجتماعی و شرکت در بسیج اجتماعی آن از انگیزه های مختلفی برخوردارند از جمله این انگیزه ها میتوان به وضعیت شخصی فرد یا احساس تجربه شه توسط وی از وضعیت سایرین اشاره کرد. با این حال تمام این انگیزه ها به دنبال دستاوردی است و زمانی که هزینه تحمیل شده برای شرکت در بسیج اجتماعی از دستاورد آن فراتر برود، موانع مشارکت اجتماعی فعال می شوند.
فقدان امنیت جنبش روشنایی را خاموش کرد
همین امر، یعنی افزایش هزینه در برابر دستاورد و انگیزه های شرکت در بسیج اجتماعی، موجب شد که جنبش روشنایی در افغانستان با توقف حضور عمومی خود رو به رو شود و امروزه بخش عمده ای از فعالیت جنبش بیش از هرچیز صرف فعالیت در فضای مجازی میشود. از سوی دیگر این حمله تروریستی توانست دولت افغانستان را نسبت به مشکلات پیش روی تغییر مسیر خط انتقال برق آسوده سازد و بسیاری از خواسته های عدالت خواهی جمعیت هزاره نیز با این عمل تروریستی با سکوت مواجه شد.
16 حوت، تکرار تاریخ
اما باردیگر 3 سال بعد در روز 16 حوت، حمله تروریستی تجمع سیاسی جمعیت هزاره را مورد هدف قرار داد. این تجمع که به یادبود سالروز ترور شهید مزاری برگزار شده بود فرصتی بود برای مخالفان آقای اشرف غنی تا بسیج اجتماعی لازم در جهت اعتراض به تقلب در انتخابات ریاست جمهوری را انجام دهند. همچنین جمعی از سیاستمداران مخالف اشرف غنی از جمله داکتر عبدالله نیز در این مراسم حضور داشتند. اما این مراسم با حمله دو تیرانداز به تجمع کنندگان و کشته شدن بیش از 20 نفر به رویدادی خونین تبدیل شد. حمله تروریستی که گروه تروریستی داعش مسئولیت آن را پذیرفت.
حمله تروریستی 16 حوت میتواند دو تاثیر عمده برروی روند اعتراضات پس از انتخابات داشته باشد. از یک سو این حمله میتواند موجب شکست این حرکات شده و با افزایش هزینه ها شرکت کنندگان و رهبران را نسبت به بسیج اجتماعی مایوس سازد و یا میتواند با افزایش انگیزه افراد شرکت کننده در جنبش به رادیکال شدن آن بیانجامد. امری که حتی ممکن است اعضای جنبش را به سمت مسلح شدن نیز هدایت کند.
در این مرحله رفتار رهبران جنبش از اهمیت بالایی برخوردار است. در صورتی که رهبران جنبش انگیزه لازم و کاریزمای مورد نیاز برای رادیکال کردن این جنبش را داشته باشند، بسیج اجتماعی میتواند اشکال خشنی به خود گرفته و به تقویت محور شمال در برابر دولت کابل کمک کند. از سوی دیگر در صورت عدم تمایل و ناتوانی رهبرن جنبش برای بسیج اجتماعی، خواسته های انتخاباتی نیز به شکست و فروپاشی اتحاد پیرامون داکتر عبدالله خواهد انجامید.
جنبش های اجتماعی نیازمند رفع موانع بسیج اجتماعی
در چنین شرایطی اگر جنبش های اجتماعی صد بسیج اجتماعی بیشتر را داشته باشند، بایستی پاسخی برای موانع بسیج فراهم کنند. در این راستا به دلیل ناتوانی حکومت از تامین امنیت جنبش های اجتماعی، این جنبش ها خود میتوانند به تشکیل دسته جات مسلح برای تامین امنیت خود بپردازند. تجربه تاریخی نیز ثابت کرده است که جنبشهای اجتماعی هزاره در طول تاریخ و به صورت ویژه در زمان رخ دادن تغییرت رادیکال، همواره از جمله آسیب پذیرترین گروههای اجتماعی بوده اند. امری که نمونه آن را در سرکوب قوم هزاره در طول دوره های متفاوت پیش و پس از برسرکارآمدن طالبان میتوان مشاهده کرد.
منبع: مطالعات افغانستان
لینک مطلب: https://www.ansarpress.com/farsi/14420
تگ ها: